جزیره
من همون جزیره بودم خاکی و صمیمی و گرم
واسه عشق بازیه موجا قامتم یه بستر نرم
یه عزیز دردونه بودم پیش چشم خیس موجا
یه نگین سبزو خالص روی انگشتر دریا
تا که یک روز تو رسیدی روی قلبم پا گذاشتی
غصه های عاشقی رو تو وجودم جا گذاشتی
زیر رگبار نگاهت دلم انگار زیرو رو شد
برای داشتن عشقت همه جونم آرزو شد
تا نفس کشیدی انگار نفسم برید تو سینه
ابرو بادو دریا گفتن حس عاشقی همینه
اومدی تو سرنوشتم بی بهونه پا گذاشتی
اما تا قایقی اومد از من و دلم گذشتی
رفتی با قایق عشقت سوی روشنیه فردا
من و دل اما نشستیم چشم به راهت لبه دریا
............ چشم به راهت لبه دریا .................
داداش بهنام من چاکرتم
قدم روی چشم اینجا متعلق به خودته داداش
همین که نگاه میندازی به خط خط یای ما منت بزرگیه که سرمون میذاری
من بیصبرانه منتظرتم داداش گلم
با مرام
ممنون
که لطف کردی وسر زدی
این شعر یکی از ترانه های قمیشیه
جزیره...
اتفاقا روی تیکه هایی از فیلم تایتانیک میکس شده بود اون موقع
93534 بازدید
4 بازدید امروز
272 بازدید دیروز
2676 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian